استانهای کانادا – کبک
کبک به عنوان تنها منطقه فرانسوی زبان آمریکای شمالی، با هر جای دیگر این قاره تفاوت دارد. اکثریت جمعیت متشکل از فرانسوی-کانادایی و نوادگان سکنه فرانسوی قرن هفدهم هستند که در برابر قرن ها فشار برای مقاومت در اجتماع آنگلو مقاومت کرده اند. این سنت تا به امروز ادامه دارد، و کبک مدرن مکانی پر جنب و جوش و فریبنده است که ساکنانش همیشه مصمم به حفظ فرهنگ متمایز و ارزشهای منحصر به فرد هستند.
به عنوان دومین استان پرجمعیت کانادا ، نگرانی های کبک نقش بزرگی در شکل دادن به تاریخ کانادا داشته و همچنان تأثیر بسیار زیادی بر فرهنگ ، سیاست و اقتصاد کانادا می گذارد. رابطه کبک و بقیه کانادا (یا “ROC”) همیشه آسان نبوده است. تنش بر سر زبان برای قرن ها و در طی چند دهه گذشته ، مسئله تجزیه طلبی شدت یافته است – اینکه آیا بهتر است که کبک از کانادا خارج شده و به یک کشور جداگانه تبدیل شود – یکی از دشوارترین بحث ها در کانادا بوده است.
جغرافیای کبک
کبک بزرگترین استان کانادا از نظر وسعت است ، اما بخش اعظم آن قلمرو مسکونی نیست – و غیر قابل سکونت است. شمالی ترین نقطه استان، بیابانی قطبی و لم یزرع شبیه به سه قلمرو شمالی کانادا است که محل سکونت خرس های قطبی ، گوزن آمریکای شمالی و گرگ های قطب شمال است، در حالی که منطقه مرکزی مملو از جنگل های متراکم و شمالی است. درست مثل انتاریو (Ontario)، تلاش های اولیه برای استعمار شمال عمدتا به دلیل خاک سنگلاخ و آب و هوای سخت که کشاورزی را غیرممکن کرده بود ، ناموفق بودند.
اکثریت قریب به اتفاق مردم کبک همواره در اطراف رودخانه عظیم سنت لارنس (St. Lawrence River) زندگی می کردند که از اقیانوس اطلس جدا شده و به جنوب شرقی کبک متصل میشود. این مسیری بود که نخستین کاشفان اروپایی برای ورود به آمریکای شمالی از آن استفاده کردند و هر دو شهر بزرگ کبک ، مونترال (Montreal) و کبک سیتی (Quebec City)، در اصل به عنوان شهرهای ساحلی پدید آمدند. زمین این منطقه سرسبز و حاصلخیز است و دارای تپه های ناهموار، دریاچه های کوچک و خاک قابل کشت است که توسط ساکنان اولیه فرانسوی-کانادایی و یا کشاورزان توانا کشت شده اند.
زمستان های برفی و طولانی کبک نماد این استان است و “کارناوال دو کبک” (Carnaval du Quebec) بزرگ در فضای باز در شهر کبک، که شامل اسکیت، سورتمه سگ ها، مجسمه سازی با یخ و سورتمه سواری میشود که یکی از نکات برجسته سال است. در حالی که کبک نسبت به استان های کوهستانی بریتانیا کلمبیا و آلبرتا زمین مسطح تری دارد کوههای معتدل لورنتی در جنوب این استان به عنوان محل همایش اصلی اسکی شرقی کانادا عمل می کنند.
حدود نیمی از هشت میلیون ساکن کبک در مونترال زندگی می کنند که دومین شهر بزرگ کانادا پس از تورنتو (Toronto) است. مونترال ، یک شهر مدرن، شیک و بین المللی است که خانه بسیاری از جاذبه های فرهنگی برتر استان (و در واقع ، کشور) است، از جمله “جشنواره جاز مونترال” و کمدی استندآپ “Just For Laughs”. از لحاظ تاریخی ، مونترال بخاطر جمعیت بالای انگلیسی های ثروتمند، بعنوان مامن انگلیسی زبانان شناخته میشد و فرزندان شهر نشینان انگلیسی بودند، در حالیکه در استانی تحت تسلط فرانوسوی ها قرار داشتند. به دلایل مختلف سیاسی و اقتصادی، بسیاری از انگلیسی ها در دهه های اخیر تصمیم به ترک این کشور گرفته اند، اما امروزه تنها حدود ۱۵٪ مونترالی ها به عنوان اولین زبان خود انگلیسی صحبت می کنند. تأثیر آنها به اندازه ای قوی است که تقریباً ۶۰٪ از کل ساکنان ادعا می کنند دو زبانه هستند، هرچند که این بالاترین نرخ هر شهر بزرگ کانادایی است. در حالی که مونترال همواره دارای جوامع قابل توجهی یهودی، ایتالیایی و ایرلندی بوده است، موجهای جدید مهاجرت از خارج از اروپا به تغییر شکل جمعیتی، آشپزی و فرهنگ این شهر کمک کرده اند.
شهر کبک ، که اغلب بطور گیج کننده ای به سادگی توسط افراد محلی کبک نامیده می شود، دومین شهر بزرگ استان و مرکز استان است. برخلاف مونترال چندفرهنگی، شهر کبک به طور گسترده ای به صورتی یکنواخت فرانسوی است و نرخ دو زبانه بودن، انگلیسی-کانادایی و مهاجران بسیار پایین تر است. کبک شهری قدیمی تر از مونترال است و طعم های بسیار برجسته اروپایی را از طریق مغازه ها ، معماری و جشنواره های خود حفظ می کند. هنوز بقایای کافی از تاریخ این شهر به عنوان یک قلعه دیواری قرن 18 وجود دارد که آن را به عنوان میراث جهانی یونسکو در سال ۱۹۸۵ ثبت نموده است.
بیشتر ساکنان دیگر کبک یا در شهرهای حومه نزدیک مونترال مانند لاوال (Laval)، ترابن (Terrebonne) و لونگوئیل (Longueuil)، حومه های نزدیک شهر کبک ، مانند لویس (Lévis) زندگی می کنند، یا جایی در فاصله تقریبی ۳۰۰ کیلومتری بین دو شهر بزرگ، بیشتر منطقه شهرکهای شرقی، که در جنوب رودخانه سنت لارنس واقع شده است و محل اجتماعات قابل توجهی از شروبوک (Sherbrooke) و تروس-ریوریس (Trois-Rivières) است، زندگی می کنند.
برای افزایش موفقیت پرونده مهاجرتی، ترجمه تخصصی مهاجرتی را از دارالترجمه فرنام بخواهید.
تاریخ کبک
کاوشگران فرانسوی اولین اروپاییانی بودند که به طور فعال در زمینی که اکنون کانادا است مستقر شدند وقبل از ادامه مسیر به سمت غرب، مستعمره ای چشمگیر موسوم به “فرانسه جدید” را در کنار رودخانه سنت لارنس در ۱۶۰۳ تشکیل دادند. به عنوان استادان تجارت خز، استعمارگران اولیه فرانسه به عنوان افراد تنومند علاقه مند به دشت و صحرا پیدا کردند شهرت پیدا کردند. با حرکت در زمینهای خصمانه این قاره و ایجاد اتحادهای تولیدی با ملل بومی، سرانجام در سال ۱۷۵۶ تنش های میان منافع فرانسه و انگلیس منجر به جنگ بین دو قدرت اروپایی (جنگ هفت ساله ، یا جنگ فرانسه و هند) شد و فرانسوی ها شکست خوردند. فرانسه جدید توسط انگلیسی ها به تصرف درآمد، ارتش فرانسه مجبور شد قاره را رها کند و تمام مهاجران فرانسوی باقیمانده تحت سلطه انگلیس قرار گرفتند. این لحظه مهم ، که توسط کبک مدرن به سادگی “فتح” لقب گرفته است، بستر هر آنچه را که بعد از آن بدست آمده است تشکیل می دهد.
از آنجا که تعداد مهاجران فرانسوی در آمریکای شمالی از انگلیسیها بسیار بیشتر بود، بریتانیایی های پیروز به سرعت نتیجه گرفتند که فرانسه جدید -که فورا به “کبک” تغییر نام داده شد ، فقط در صورتی بعنوان مستعمره انگلیس اداره میشد که اجازه حفظ سنت های فرهنگی متمایز خود را داشت. یک قانون انگلیسی معروف به “قانون کبک” (۱۷۷۴) به ساکنان اجازه می داد تا در کلیسای کاتولیک به زبان فرانسه صحبت کنند و به عبادت بپردازند و به طور کلی همان شیوه زندگی خود را تحت قوانین فرانسه حفظ کنند. با این وجود قدرت سیاسی و اقتصادی در دستان یک نخبه کوچک انگلیسی زبان متمرکز بود. تحت حکومت آنها ، کبک تا قرن بیستم یک جامعه فئودالی کاملاً روستایی و مرزی بود. در بیشتر تاریخ خود، اکثریت مردم کبک عمدتاً زندگی ناچیزی را به عنوان کشاورزان معیشتی می گذراندند، در حالی که روحانیت کاتولیک نقش عظیمی در آموزش و سیاست بازی می کرد. حتی پس از پیوستن به کانادا در سال ۱۸۶۷ ، کبک فرانسوی زبان کاملاً محافظه کار و سنتی و از نظر فرهنگی و اقتصادی از بقیه آمریکای شمالی جدا بود.
دو دوره موریس دوپلیس (Maurice Duplessis) بسیار راستگرا (۱۹۵۹-۱۸۹۰) که از ۱۹۳۶-۱۹۳۹ و ۱۹۴۴-۱۹۵۹ به عنوان نخست وزیر کبک خدمت می کرد ، معمولاً به عنوان آخرین نفس این مرحله خاص از زندگی کبک در نظر گرفته میشود. اواسط قرن بیستم شاهد افزایش تدریجی طبقه متوسط تحصیل کرده تر و سکولار بود ، و مرگ دوپلیس در سال 1959 به یک دولت لیبرال تر اجازه داد تا جای خود را بگیرد و هدایت یک سلسله اصلاحات اجتماعی و اقتصادی بسیار گسترده ، ملقب به Révolution tranquille یا “انقلاب آرام” به عهده گرفت. در میان موارد دیگر ، زنان کبک شروع به کار، طلاق و استفاده از کنترل موالید کردند، در حالیکه مردان، خانواده های خود را به شهرها منتقل می کردند ، مشاغل مدیریتی و اداری را به دست گرفتند و اتحادیه های بزرگ و قدرتمندی تشکیل دادند. كلیسا نقش فعال خود در سیاست و خدمات اجتماعی را متوقف كرد و مردم به تدریج دست از شرکت در عشای ربانی کشیدند. در طی یک نسل ، کبک یک جهش کامل انجام داده بود. و از روستایی ترین ، مذهبی ترین و محافظه کارترین بخش کشور به شهری ترین، سکولارترین و پیشرفته ترین استان تبدیل شده بود.
فرهنگ کبک
هویت کبک به عنوان یک ملت خاص با فرهنگ متمایز فرانسوی زبان آنها ، که اغلب به عنوان ترکیبی از سنت های اروپایی و نگرش آمریکای شمالی توصیف می شود ، گره خورده است. اگرچه كبك مانند بقیه كانادا ، به ویژه در شهرهای بزرگ آن ، به محلی چند فرهنگی تبدیل می شود ، كبك ها در مواجهه با تحولات چشمگیر اجتماعی و فناوری ، سعی در حفظ هویت تاریخی خود داشتند.
اکثریت قریب به اتفاق مردم کبک ، حدود ۹۴٪ ، به زبان فرانسه صحبت می کنند. اکثر آنها می توانند حداقل کمی انگلیسی صحبت کنند ، شهر مونترال – خانه تاریخی اقلیت قدرتمند انگلیسی زبان کبک – که بیش از شهرهای دیگر عملا مکانی دو زبانه در کانادا است. حمایت و تقویت استفاده از زبان فرانسوی از لحاظ تاریخی پروژه اصلی میهن پرستی کبک بوده است و از دهه ۱۹۷۰ تاکنون دولت استانی چندین قانون برای محدود نمودن استفاده از انگلیسی در مشاغل ، مدارس و – از همه بدتر – در علائم عمومی و تبلیغات تصویب نموده. هسته حقوقی این قوانین، منشور زبان فرانسوی است، که “لایحه ۱۰۱” نیز نامیده میشود و قوانین جدی آن بیش از ۴۰ سال است که اداره سیاست زبان کبک را به عهده دارد.
آیا می دانید اصطلاحات در کشورهای انگلیس، کانادا، استرالیا و آمریکا متفاوت است؟ ترجمه مطابق با پرونده مهاجرتی را از دارالترجمه فرنام بخواهید.
اکثر مردم کبک از قومی فرانسوی – کانادایی تبار و از فرزندان گروه نسبتاً کوچکی از خانواده های مهاجر استعماری قرن هفدهم هستند و بسیاری از معروف ترین استعاره های فرهنگی استان به گذشته های مشترک روستایی قرن های پیش آن جامعه بازمی گردند. غذاهای سنتی فرانسوی-کانادایی مانند سوپ نخود فرنگی ، پای گوشت (tourtière) و cipaille ، که نوعی خورش است، غذاهای “محلی” دلچسب باقی می مانند. کلیشه افتخارآمیز کانادایی شیره درخت افرا از کبک سرچشمه می گیرد، جایی که در ابتدا توسط کشاورزان ساکن جنگل در cabanes à sucres (به طور تحت الفظی “لکه های قند”) جمع آوری شد. آهنگ های فولکلور فرانسوی-کانادایی ، مانند آلوئت (Alouette) یا لس رافتمن (Les Raftsmen) ، اغلب در مورد کارهای روستایی، کاوش در بیابان یا زندگی در مزرعه است. امروزه مردم کبک از مجموعه کانالهای تلویزیونی و ایستگاههای رادیویی به زبان فرانسوی لذت می برند و اغلب دارای سلیقه بسیار متفاوتی از فرهنگ پاپ نسبت به کانادایی های انگلیسی در استانهای دیگر هستند.
تجزیه طلبی کبک
این ایده که کبک به عنوان یک “ملت” منحصر به فرد در آمریکای شمالی وجود دارد ، کاملاً قدیمی است ، اما گام های فراتر از آن و بحث درباره اینکه کبک باید کانادا را کاملا ترک کند و کشوری برای خود تشکیل دهد نسبتا جدید است. این ایدئولوژی که به “تجزیه طلبی” معروف است در دهه ۱۹۶۰ زمانی برجسته شد که اقتصادی ضعیف همراه با فرهنگ پس از انقلاب آرام، ایده های غیرقابل تصور قبلی را ناگهان جذاب تر کرد. درست همانطور که مردمان استعمار شده در آسیا ، آفریقا و خاورمیانه، اربابان امپریالیستی خود را رها می کردند ، بسیاری از مردم کبک شروع به تکمیل رویای فرار طولانی خود از سلطه انگلیسی ها کردند.
استدلال به نفع تجزیه طلبان اشکال مختلفی به خود می گیرد و تجزیه طلبان راست و چپ و نیز تجزیه طلبان میانه رو و افراط گرایان تجزیه طلب وجود دارند. برخی از تجزیه طلبان بر این باورند که کبک باید به دلایل وطنی کاملاً میهن پرستانه برای خود کشوری باشد؛ و از اینکه بخشی از کانادایی باشند که برای آنها جایی انگلیسی و کاملا بیگانه است، احساس حقارت میکنند. برخی دیگر ممکن است اعتقاد داشته باشند که کانادا کشور خوبی برای عضویت در آن نیست و فکر میکنند که کبک می توانست بدون دولت کانادا، که کبک را عقب نگه داشته است، ثروتمندتر و موفقتر باشد. برخی دیگر اساساً ممکن است کانادا را دوست داشته باشند ، اما معتقد باشند که کبک و کانادا می توانند به عنوان دو کشور جداگانه همکاری بهتری را میان خود ترتیب دهند.
یک حزب سیاسی استانی جدید مختص تجزیه طلبی موسوم به Parti Quebecois در سال ۱۹۶۸ تأسیس شد و در سال ۱۹۷۶ انتخاب شد تا به قدرت برسد. در سال ۱۹۸۰ ، یک همه پرسی ایالتی در مورد جدایی طلبی را در سطح استان ترتیب داد ، اما مردم کبک در نهایت رای به ماندن دادند. علیرغم شکست ، جنبش تجزیه طلبانه فرانسه – کانادا در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ از نظر قدرت و اندازه رشد کرد. چندین نخست وزیر جدایی طلب دیگر انتخاب شدند ، اکثر نمایندگان کبک در مجلس عوام کانادا به جدایی طلبان تبدیل شدند و دومین همایش جدایی طلبی در سال ۱۹۹۵ برگزار شد – و تنها با تفاوت کمتر از یک درصد شکست خورد.آن شکست بسیار ناراحت کننده بود و از آن زمان جنبش تجزیه طلبی تا حدی محبوبیت خود را از دست داد و بسیاری از مردم کبک اکنون تجزیه طلبی را به عنوان منحرف شدن از مشکلات اجتماعی و اقتصادی مهمتر تلقی می کنند. جدیدترین دولت جدایی طلب کبک تنها یک سال و نیم (سپتامبر ۲۰۱۲ تا آوریل ۲۰۱۴) مسئولیت خود را عهده دار بود و در انتخابات فدرال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۵ ، اکثر کاندیداهای جدایی طلب پارلمان شکست خوردند.
سیاست کبک
با وجود گذشته سنت گرایانه ، گفته می شود که کبک مدرن یکی از چپ گراترین مکان ها در آمریکای شمالی است. اتحادیه ها بزرگ و قدرتمند هستند، یک سیستم رفاهی سخاوتمندانه از گهواره تا گور وجود دارد ، و افکار عمومی تقریباً به صورت همه جانبه ای از مسائل بحث برانگیز اجتماعی مانند سقط جنین ، حقوق LGBT ومرگ خوب حمایت میکند. بنابراین ، سیاست در کبک ایدئولوژیک تندرو نیست و اکثر سیاستمداران از برنامه های اجتماعی و دمکراتیک مشابهی پشتیبانی می کنند. منبع بزرگتر دوقطبی بودن مسئله جدایی طلبی است.
از دهه ۱۹۷۰، کبک تحت یک سیستم دو طرفه عمل نموده است که تجزیه طلبان Parti Quebecois را علیه حزب ضد جدایی (یا “فدرالیست”) ،حزب لیبرال کبک، به رقابت وا میدارد. هر دو حزب اساساً ناسیونالیست هستند، اما لیبرال ها بر این باورند که منافع کبک با کار کردن در سیستم موجود در کانادا قابل دستیابی است، در حالی که جدایی طلبان معتقدند تنها ملیت مستقل می تواند معامله منصفانه ای را که لیاقت آن را دارند به مردم کبک ارائه دهد. در سال ۲۰۱۸، یک حزب جدید ائتلاف Avenir Quebec (ائتلاف برای کبک) برای اولین بار به قدرت رسیدند. این حزب محافظه کار پوپولیستی و ناسیونالیستی محافظه کار به سبک اروپایی است که قول داده است بحث جدایی طلبان را مجددا آغاز نکند.
به عنوان دومین استان بزرگ این کشور ، سیاست کبک تأثیر زیادی بر سیاست کل کانادا دارد. بسیاری از نخست وزیران اخیر کانادا ، مانند بسیاری از چهره های برجسته دیگر در دولت کانادا ، از کبک آمده اند. از آنجا که جدایی طلبی کبک یک بحران وجودی جدی برای بقای کانادا به عنوان یک کشور محسوب می شود ، سؤال قدیمی “این که کبک چه می خواهد؟” چیزی است که طی سالها مورد توجه بسیاری از طبقه سیاسی کانادا قرار گرفته است. ابتکاراتی مانند تقدیس زبان فرانسه به عنوان زبان رسمی کانادا و ارائه یارانه برای دولت رفاه کبک نشان دهنده تلاش های قابل توجهی برای فرونشاندن احساسات تجزیه طلبانه از طریق حرکات مصالحه آمیز است، گرچه آنها موجب ایجاد نارضایتی در دیگر بخش های کشور شدند، جاییکه توسعه کبک در دیگر بخش های کشور تنها به عنوان “تسلیم” در برابر شکایات یا نارضایتی در نظر گرفته میشود.
کبک یکی از مقاصد مهاجرتی اصلی است انتخاب این استان برای مهاجرت نیازمند بررسی دقیق است، آب و هوایی متفاوت یکی از دلایل اصلی است. اگر تجربه زندگی در کبک را دارید برای ما بنویسید.
هشدار: همه حقوق این مطلب متعلق به سایت دفتر ترجمه رسمی ۹۹۸ (فرنام) است و استفاده غیر مجاز از آن موجب تعقیب قانونی است. برای اطلاع از چگونگی استفاده مجاز از این مطلب اینجا را بخوانید.
مطلب کاملی بود، لطفا در خصوص شرایط زندگی در حال حاضر بیشتر بنویسید